ابیاتی از قصاید سید قطب الدین حسین میرحاج گنابادی متخلص به آنسی می باشد که در صفحات 508 و 509 جلد یکم کتاب عرفات العاشقین آمده است.
اگر در گوشه غم، دور ازان سیمینبدن میرم |
|
خلل در کار عشق [افتد] همان روزی که من میرم |
کشیدم سر به جیب از غایت اندوه و میترسم |
|
که همچون شمع فانوسی درون پیرهن میرم |
*** |
||
ز سینه هر نفسم آه جانگداز برآید |
|
چو آتشی که نشیند دمیّ و باز برآید |
تبارک الله ازان قامتی که گر بنمایی |
|
هزار زاهد صدساله از نماز برآید |
*** |
||
آنچنان از تب هجران تو بگداخت تنم |
|
که مرا هر که ببیند نشناسد که منم |
غنچهسان گر بدرم جامه، نخواهد بودن |
|
هیچ چیزی بجز آتش ز تو در پیرهنم |
صورت کوه گرفتم منِ برجامانده |
|
بس که از سنگ جفای تو کبود است تنم |
*** |
||
خواهم که شوم کشته ز تیغ ستم او |
|
شاید که ببینم سر خود در قدم او |
*** |
||
باز این دلشکسته خیال وصال کرد |
|
چیزی خیال کرد که نتوان خیال کرد |
|
*** |
|
هرگز اگر نبینم آن شوخ بیوفا را |
|
نادیده میپرستم چون مؤمنان خدا را |
|
*** |
|
ز عکس روی خود افروختی زلف پریشان را |
|
کجا زینگونه آتش میتوان زد کافرستان را؟ |
نکردم زان سبب نسبت به ماه آن روی نیکو را |
|
که میدانم درین معنی تفاوت میکند او را |
*** |
||
نه صورت بر در و دیوار صورتخانه چین است |
|
تو را دیدند خوبان و تهی کردند قالبها |
منبع: رستاخیز، ع، 1391. اشعار بازیافته از میرحاج هروی متخلص به اُنسی. نشریه پیام بهارستان، شماره 18،قابل دسترسی است مگ ایران :(mairan.com) ص 201.
مطالب مرتبط: