ابومنصور ریابی از مشاهیر شهرستان گناباد و از وزیران بنام ایرانی است که شرح حال او در کتاب بحیره، دستور الوزراء، مجالس المؤمنین و آثار الوزرا و لغت نامه دهخدا و بسیاری از کتب دیگر ذکر شده و در کتاب "بحیره" نیز آمده است که وی اهل ریاب بوده است. کیوان قزوینی که از مشاهیر دوران صفوی و یکی از پشتیبان های برجسته زبان فارسی در دوران افول فرهنگی و ادبیات قاجار بوده آن را یکی از روستا های قدیمی و آباد دشت گناباد معرفی کرده. مزاری در جنوب روستا ریاب قرار دارد که بزرگان و فضلای گذشته آن را محل دفن ابومنصور می دانند.
ابومنصور از وزیران طغرل مؤسس دولت سلجوقیان بود. در کتب فوق آمده است که وی شخصی با تجربه و با تدبیر بود و نسبت به آداب مذهبی و عبادات جدیت و عزم کامل داشت. روزی طغرل برای امری وی را احضار کرد و فرستاده ای را به نزد او فرستاد، ابو منصور پاسخ فرستاده را نداد و طبق معمول هر روزه مشغول انجام عباداتش بود پس از اتمام اعمال عبادی به دربار طغرل رفت. پادشاه که از او به دلیل این کار آزرده خاطر شده بود دلیلش را از وی جویا شد، ابومنصور گفت (( من بنده پروردگار عالمیانم و چاکر شهریار جهان و با خود نذر کرده ام که هر صباح تا از عرض بندگی و نیاز به درگاه کریم کار ساز نپردازم خود را در سلک ملازمین درگاه و قایمین به خدمت سلطان منتظم نسازم)). خشم طغرل پس از شنیدن این جواب فرونشست و گفت ((بندگی خدا را بر چا کری ما مقدم دار تا از برکات آن اسباب دولت ما منتظم گردد)).
منبع: تابنده گنابادی، سلطانحسین، تاریخ و جغرافیای گناباد، چاپ دوم ۱۳۷۹ شمسی،تهران: انتشارات حقیقت.
مطالب مرتبط: